تــــــــــــــــــــــــــــرنم جیرجیرک

جیرجیرک دوست داشتنی من

خواننده ای که قبلا سروده زیباشون در وب گذاشتم البته یکی از اون سروده ها راواقعا جاداره دوباره تشکر کنم ،البته واسشون باز طریق ایمیل هم تشکر کردمبرای هریادداشت من با نگاهی سرشار از ادبیات و حس نابمتنی به یادگار میزارنکه خوندنش پر از حس مثبت و خوببه قول ایشون:جيرجيرک زنگ عاشقیه درست وقت دلتنگی شده بچه ای گلاویزت بشه وهی اسمتو صدا بزنه وتو اما جوابشو با تاخیر بدی چون دوست داری صدا و لحنش واست تکرار بشه حکایت نجوای با خدا هم همین حال راداره

جیرجیرک دوست داشتنی من

جیرجیر عاشقانه

صدای جيرجيرک ها که از لابه لای شاخه های سبز درختان تنومند می آید عاشق ترم می کند. آن وقت یادم می رود که برای چه لباس گلدارم را به تن کرده ام، شال صورتی را دور گردنم پیچیده ام و از خانه و آدم هایش فرار کرده ام. یادم می رود که می خواستم خودم را بیرون بکشم و بیرون کنم این عشق نوظهور خوفناک را اما مگر می شود؟! مگر می شود صدای جيرجيرک های عاشق را شنید و عاشق تر نشد؟! جيرجيرک ها عاشق باشند و تو عاشق نباشی؟! عاشق نمانی؟! از دنیا و آدم هایش فرار کنی؟! یا از خ

جیرجیر عاشقانه

خوابم نمیبره

از این پهلو به اون پهلو بستن چشمام تلاش واسه خواب اما انگار نه انگار بلند میشم روی تختم میشینم ،چراغ خواب روشن میکنم ،از پنجره اتاق که درست قسمت دیوار بالایی تختم قرار داره کم کم روشن شدن و صبح و شروع روز جدید حس میشه .بهتره منم کتاب بخونم حالا که خوابم نمیبره. جيرجيرک هنوز هستش صداش میشنوم

خوابم نمیبره

جنگ سرد

جيرجيرک ها به شهر حمله کرده اند... جيرجيرک های سیاه و درشت ناگهان شهر را اشغال کرده اند. هیچ کس نفهمیده در کدامین شب، طی کدام لشکرکشی و از چه مسیری وارد شهر شده اند. همین دیروز پنج تایشان را کشتم. شب که از سر کار آمدم پشت در ورودی هال یکی شان به پیشوازم آمد، اول فکر کردم سوسک است، ثابت مانده بود، وقتی آرام دمپایی را بالا بردم تا بزنمش ناگهان بال درآورد و توی صورتم پرید...! جاخوردم، به هر مکافاتی بود دخلش را آوردم. این اولین جدال تن به تن بود. دوم

جنگ سرد

داستان مدیریتی - مورچه و شیر

مورچه هر روز صبح زود سر کار می‌رفت و بلافاصله کارش رو شروع می‌کرد.
با خوشحالی به میزان زیادی تولید می‌کرد.
رئیسش که یک شیر بود، .......
رئیسش که یک شیر بود، از اینکه می‌دید مورچه می‌تواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، بسیار متعجب بود. بنابراین فکر کرد که اگر مورچه می‌تواند بدون هیچ گونه سرپرستی بدین گونه تولید کند، پس با داشتن یک سرپرست حتما میزان تولیدش بسیار بالاتر خواهد رفت. او بدین منظور سوسکی را که تجربه بسیار زیادی در سرپرستی داشت و �

داستان مدیریتی - مورچه و شیر

سرآغـاز

هر کتابی را که باز کنی، ابتدایش مقدمه ای دارد. اگر کتاب شعر و نثر باشد از پیشینیان که چند صفحه ای-حداقل-حمد و ثنای خداست.اینجا هم دستِ کمی از کتاب ندارد.
پس آغاز می کنم با یاد و نامِ خدایی که در این نزدیکیست...
هر صدایی که می شنویم، صدای گاز دادن ماشین، صدای جيرجيرک دمِ صبح، صدای دعای خیری که گدای گوشه ی خیابان نشسته می کند...
هر تصویری که می بینیم، تصویرِ دردناک و شادی بخش و تاسف بار و انرژی بخش...
هر چه که در این دنیا هست، به درد لای جرز دیوار نمی خ�

سرآغـاز

166_

همه چیز در نهایت عادی شدن قرار گرفته.زیبایی های طبیعت عادی شده.شنیدن صدای گنجشک ها و یاکریم از لابلای درختان کاج حیاطمان عادی شده.نسیم قشنگ نصف روزی روزهای تابستان عادی شده.شنیدن صدای جیرجیر،جيرجيرک ها در سکوت نصف شب ها عادی شده.دیدن آسمانِ آبی و صاف عادی شده.برگهای قشنگ و سبزدرخت توت کنار دیوار حیاطمان که سایه بان هم هست،دیدنش عادی شده.گلهای محمدی و یاس...هم دیدنش آنقدر عادی شده که یادم میرود که گاهی برگهایش را نوازش کنم...دراز کشی

166_

شب و سکوتش

چراغای کل خونه خاموشه و همه جا تاریکه و منم روزی زمین جامو پهن کردم و چهارزانو نشستم و قوز کردم!که الات سعی کردم صاف و شیک بشینم .متکامو هم گذاشتم رو پام و لبتابمو هم رو متکا گزاشتم و دارم با استفاده از نور لبتاب کیبوردو میبینم و انگشتامو میبینم که تندی داره دکمه های کیبر دو لمس میکنه میخواد هی بره جلو ولی نمیدونه از چه حروف های استفاده کنه تا بتونه کلامات و کنار هم بچینه و جمله ی بشه که توی دلشه و حال الانشه وبتونه حال درونیشو شرح بده هی بین نو

شب و سکوتش

مطالبی درباره ملخ

-ملخ

ملخ‌ها جاندارانی
از دودمان بندپایان رده حشرات، راسته راست‌بالان و زیرراسته ملخی‌ها هستند

7-1 گریز از خطر

همه حشرات به وسیله پرواز کردن از خطر فرار می‌کنند، اما ملخها و جيرجيرک‌ها
جهش نیز می‌کنند. این حشرات دارای پاهای جهنده در عقب بدن خود هستند. این حشرات معمولاً
می‌توانند ۱ متر
(۳ پا) یا بیشتر جهش
کنند. ملخها و جيرجيرکها دارای آرواره‌های قوی هستند و عموماً از گیاهان تغذیه می‌کنند.
در طول فصل زادآوری (تولید مثل)، آنها صداهای

مطالبی درباره ملخ

آرامش در ارتفاعات

ساعت نوزده و پنجاه و هفت دقیقه به وقت آرامش
نرگسچال٬روستای پدری.
اینجا روستا٬با خانه های خشتی٬رو دست تمام برج ها و عمارت های مدرن شهر های بزرگ‌ را زده.
خشت هایی که بوی صفا و صمیمیت شان٬با مشامم٬غریبه است.
در شهر٬ مشامم به بوی تجدد و تجمل گرایی عادت کرده.
دهکده ی جهانی در دسترس نیست٬تنها چیزی که آنتن میدهد٬ آرامش و عشق است.
خبری از صدای بوق و فحاشی های خیابانی نیست.تنها صدایی که در این لحظه از شب به گوش میرسد٬صدای جيرجيرک های عاشق است٬گویا گم�

آرامش در ارتفاعات

متنی زیبا

قرار نبوده تا نم باران زد، دست پاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم.... قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی! ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی، خنده های مصنوعی، آواز‌های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی...
هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم، این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟
قرار نبوده همه از دم

متنی زیبا

شگفتی آفرینش ملخ

شگفتی آفرینش ملخ در نهج البلاغه/تحقیقی جامع اززندگی ملخ ها

خطبه ۱۸۵ نهج البلاغه، انسان ها را به شگفتی های موجود در این حشره توجه می دهد و می فرماید: و اگر بخواهی درباره ملخ سخن بگویی بگو که خداوند برای او دو چشم سرخ رنگ و دو حدقه همچون دو قرص ماه آفریده و گوش پنهان و دهان مرتب و متناسب به او بخشیده است. خداوند برای او حسّ قوی و دو دندان که با آنها (ساقه و شاخه گیاهان و برگ های درختان را) می چیند و دو داس که با آنها (ساقه ها و برگ های مورد نظر ر�

شگفتی آفرینش ملخ

ترسناکترین مناطق ایران

ترسناک ترین مناطق ایران

ماجراجویی در مناطق ترسناک یکی دیگر از جذابیت‌های گردشگری است و اگر شما هم جزو ماجراجویان کنجکاوی هستید که می‌خواهند سفری سرشار از هیجان و دلهره و خرافات را تجربه کنند، این فهرست را بخوانید.

بیشتر مکان‌هایی که در ایران به اصطلاح ترسناک و یا مرموز معرفی شده‌اند، داستانی عجیب و گاه باورنکردنی دارند که کنجکاوی مسافران غریبه را برمی‌انگیزد. مثل ریگزار جن که عنوان وحشتناک‌ترین منطقه‌ی ایران را به دوش می‌کشد

ترسناکترین مناطق ایران

زنجیره های شب 1

یه قصه ی قدیمی:صدای جيرجيرک ها با وجود تکراری بودنشان، نه تنها خواب آور و کسل کننده نبود، بلکه خواب را از چشمان سیما دور می کرد. شب گرمی بود و او نمی توانست پنجره را ببندد، پس تصمیم گرفت که کار اش را تمام کند.دست های یخ کرده اش را بهم مالید، نزدیک دهان برد و با گرمای نفس اش، سعی کرد که آنها را گرم کند. اما انجمادی که مدتها به سراغ آنها موقع قلاب بافی آمده بود، انگار ماندگار شده بود.خوشحال بود که اینبار با یک کلاف و نیم کاموا، دو تا لیف �

زنجیره های شب 1

رمان

دانلود رمان زیبای اقیانوس خورشید 1 . دانلود رمان اقیانوس خورشید ایفون،pdf،تبلت،جاوا،اندروید | نگاه دانلودwww.negahdl.com/.../دانلود-رمان-اقیانوس-خورشید-ایفون،pdf،تب/‎دانلود رمان اقیانوس خورشید ایفون،pdf،تبلت،جاوا،اندروید دانلود رمان اقیانوس خورشید -www.negahdl.com ... خیلی رمان زیبایی بود و قلم نویسنده بسیار پخته بود. 2 . دانلود رمان زیبای اقیانوس خورشیدirmusic41xdl.rozblog.com/.../-دانلود-رمان-زیبای-اقیانوس-خورشید.html‎دانلود رمان زیبای اقیانوس خورشیدwww.r

رمان

اس ام اس ویژه عشق و عاشقی

اس ام اس ویژه عشق و عاشقی - beytoote.comwww.beytoote.com/fun/sms/special4-sms-love.htmlاس ام اس تبریک نوروز اداری سال نومی شود. زمین نفسی دوباره می کشد. برگ ها به رنگ در می آیند و گل ...برچسب ها - اس ام اس ویژه عشق و عاشقیhttps://khabareno.com/fa/tag/1/اس ام اس ویژه عشق و...توصیه ها و روش های مناسب برای رفع چربی های بدن پس از زایمان; آموزش چند رنگ موی پرطرفدار...اس ام اس ویژه عشق عاشقی 92 - پری بلاگkanoontm.paryblog.com/fa/...عشق و عاشقی . ... اما روز عشق ... اس ام اس ویژه شهادت حضرت فاطمه (س) ...Images of اس ام اس ویژ�

اس ام اس ویژه عشق و عاشقی

بی بلاگ

تبلیغات

پست ثابت

تبلیغات

تــــــــــــــــــــــــــــرنم جیرجیرک

فروشگاه

عضویت در گروه تلگرام جوک کلیپ عکس

جدیدترین مطالب

تبلیغات

جستجو ها

تبلیغات متنی